این قهوه نقشِ غصه را در فال دارد
زخمِ هزاران تیغِ بداقبال دارد
ازچشمِ جادویت دلم افتاده انگار...
جانا کلاهِ بختِ من اشکال دارد
آهسته گفتم تاکه رازم را نفهمند
درچشمِ زارم عشق قیل و قال دارد
سازِ دلت را کوک کن با نغمه یِ عشق
گرچه فلک رقصِ غم از دنبال دارد
خوش باش و بر لب ها گُلِ لبخند بگذار
خوشبخت بودن بی شک این منوال دارد
((مهدی زکی زاده27/2/93))
کلمات کلیدی: